گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 18
پیام حضرت آیت الله صافی گلپایگانی به نخستین جشنواره برترین هاي فرهنگ مهدویت







صفحه 37 از 50
أللّهم صلّ علی محمد و آل محمد سیّما ولیّک و ابن اولیائک و بلّغه منا تحیّۀ و سلاماً. أللّهمّ و أحی به معالم دینک و هب لنا رأفته و
رحمته و اجعلنا له سامعین مطیعین و فی رضاه ساعین. أللّهم انصره نصراً عزیزاً و عجّل فرجه و سهّل مخرجه. با کمال افتخار سالروز
آغاز امامت عفظمی و ولایت کبراي غوث زمان و کهف امان، حفصن اللَّه الحصین، امام مبین و خَلفف انبیاء مرسلین و شرف اولیاء
صالحین، نجات مظلومین و مستضعفین، حضرت ولی اللَّه و خلیفته و بقیته فی أرضه، صاحب عصرنا، مولانا و سیدنا المهدي، أرواحنا
لفتراب مقدمه الفداء، را به عموم شیعیان و مسلمانان و منتظران ظهور مصلح آخرالزمان و منجی جهان و حضّار عزیز تبریک و تهنیت
عرض می?کنم. امید آن که در این یوم?اللَّه عظیم برکات الهیّه و عنایات غیبیّه ولائیّه بر همگان نازل و خورشید جهان?تاب الطاف
خاصه آن موعود انبیا و مفخر اولیا، سلام?اللَّه?علیه، قلوب همه را منور و به سوي فرهنگ مهدویت که فرهنگ اسلام راستین و
مکتب عدالت و کرامت انسانیت است، هدایت فرماید. حقیر این هماهنگی و مشارکت مؤسسات شریفه?اي را که به?نام نامی و
اسم گرامی حضرت ولی عصر، عجّ ل?اللَّه?تعالی?فرجه، افتخار خدمت و افعلاء امر آن حضرت را دارند گرامی می?دارم و به
نویسندگان موفق فرهنگ مهدویت و برگزارکنندگان مفخلص این برنامه نورانی اداء ادب و احترام می?نمایم. درحال حاضر، در
برابر فرهنگ?هاي گوناگون الحادي و مادي و مکتب?هاي لائیک و ضد اسلام و مذهب و منهاي معنویات و ایمان به عالم غیب
که همه هویت اسلامی و دینی جامعه را هدف قرار داده و جاهلیت مجددي را پی?ریزي نموده و باورها و عقاید و سنت?هاي
اسلامی را تضعیف و فرهنگ منحط غرب و مدنیّت غربی را ترویج می?نمایند، این گرایش وسیع، گسترده و برومند و خودجوش
اقشار و اصناف مختلف مخصوصاً نسل جوان به فرهنگ مهدویت بسیار امیدبخش و درعین حال عجیب است که هم حیات اسلامی
جامعه را قوت و نشاط می?بخشد و هم بر تعهد دینی و مقاومت و استقامت نسل حاضر در مقابل همه آن کج?اندیشی?ها و
دسایس و نغمه?هاي شوم می?افزاید. این همه شوق و شور و ابراز اشتیاق و ارادت به ساحت قدس آن نور پاك و خلاصه دودمان
خواجه لولاك، بی?نظیر یا کم?نظیر است، و رمز و سرّي غیبی و حرکتی الهی است که منشأ و منبع آن از دید حقیر همان تصرف
شخص شخیص آن ولی خدا در قلوب است. این اجتماع شب?هاي چهارشنبه مردم و مخلصان که از اطراف و اکناف، و دور و
نزدیک خود را با تحمل زحمات به مسجد مقدس جمکران می?رسانند، بازگوي پیام?هاي عالی و معرفت بخش و دلیل اشراف آن
حضرت بر امور است. میلیون?ها نفر که بسیج آنها با تمام وسایل و رسانه?هاي تبلیغی غیرممکن به?نظر می?رسد، در طول سال با
میل و رغبت و اشتیاق فراوان همه هفته و بلکه همه روزه به این مسجد می?آیند و ایمان و ولایت خود را زنده کرده، با امام خود
تجدید عهد و میثاق می?نمایند، همه، جمله تاریخی و ماندگار نبوي، صلّی?اللَّه?علیه?وآله، را در روایت تفسیر و معنی می?کنند
که فرمود: اي والّذي بعثنی بالنّبّوة یستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته کانتفاع النّاس بالشّمس من وراء السحاب. پیام این اقبال و این
توجه ولائی مردم این است که این نور خاموش شدنی نیست، این دین و این تمدن اسلامی برانداخته شدنی نیست، مسجد جمکران،
ماه محرم، صفر، عاشورا، ماه مبارك رمضان این مدنیّت اسلامی را بیمه کرده است و فرهنگ?هاي ارتجاعی و افسانه?هاي مرده و
جاهلیت دوران قبل از اسلام قابل احیاء نیست و مردم دل بسته به حضرت صاحب?الامر، سلام?اللَّه?علیه، به جاي دیگر و مکتب
دیگر دل نخواهند بست؛ ملاهی و مناهی و اختلاط زن و مرد، تمدن نیست و برنامه محسوب نمی?شود. این فرهنگ مهدویت همه
ابعاد حیات اجتماعی، اخلاقی، اقتصادي، اعتقادي، فکري، سیاسی و نظامی جامعه ما را فرا گرفته است. این فرهنگ، فرهنگی است
که می?گوید: من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتۀ جاهلیۀ. این فرهنگ، فرهنگ قرآن کریم، فرهنگ ایمان، برادري و اتحاد،
استقلال، غیرت و حمیّت است. این جهشی را که به?سوي این فرهنگ پیش آمده باید غنیمت شمرد و همه را به ابعاد و جوانب آن
آشنا و به تحقیق و پژوهش و کاوش پیرامون این ابعاد تشویق نمود. ألّلهم إنّا نرغب الیک فی دولۀ کریمۀ، تعزّ بها الإسلام و أهله، و
تذلّ بها النفاق و أهله، ألّلهم اجعلنا من المتمسّ کین بولایته و المؤمنین بإمامته و المنتظرین لأیّامه، و صلّ علی محمد و اله الطاهرین. 7
ربیع?المولود 1422
صفحه 38 از 50
سخنان حضرت آیۀاللَّه مکارم شیرازي در جمع جشنواره ستاد برترینهاي فرهنگ مهدویت
اشاره: در آستانه برگزاري نخستین جشنواره برترین هاي فرهنگ مهدویت (کتاب دهه هفتاد) مسئولان مؤسسات فرهنگی تشکیل
دهنده ستاد جشنواره به حضور حضرت آیۀاللَّه مکارم شیرازي رسیدند و ایشان در این دیدار بیانات ارزشمندي ایراد فرمودند که
حیفمان آمد شما خوانندگان عزیز موعود از آن محروم شوید و آنچه در زیر می آید متن کامل این بیانات است. الحمدللَّه ربّ
العالمین و صلّی اللَّه علی سیّدنا محمد و آله الطیّبین الطاهرین المعصومین لا سیّما بقیۀ اللَّه أرواحنا فداه و لا حول و لا قوة إلّا باللَّه
العلیّ العظیم. الحمدللَّه کار خوب و سنگینی را شروع کرده اید، کاري که خیلی زودتر از این باید شروع می شد و به یک معنا دیر
هم شروع شده، ولی از آنجایی که نفس شروع شدن خودش مسأله مهمی است، دیر هم باشد باز جلوي خسارتهایی را می گیرد و
ان شاءاللَّه فوائدي را هم دربر خواهد داشت. حقیقت این است که انسان احساس می کند که یک دستی در کار است که مسائل
مربوط به حضرت مهدي، عجّل اللَّه تعالی فرجه، اوج بگیرد و حرکاتی که شخص خاصی هم دنبالش نیست دارد به صورت منسجم
انجام می شود. من این را به رأي العین می بینم موجی که درباره فعالیت هاي حضرت مهدي، علیه السلام، است نسبت به سابق
خیلی فرق کرده که یک نمونه آن مسجد جمکران است. مسجد جمکران پنجاه سال قبل در مواقع شلوغی حداکثر شاید ده نفر زائر
داشت، خیلی اوقات که به این مسجد می رفتیم در مسجد بسته بود که باید می رفتیم در را باز می کردیم و نماز می خواندیم.
گنجایش مسجد هم خیلی محدود بود، امّا الآن نگاه می کنیم مواقعی هست که صدها هزار نفر، در آن اجتماع می کنند. یا این
آماري که شما اشاره کردید که اجمالاً هم قبلًا شنیده بودم، که این مسجد پانزده میلیون نفر در سال نمازگزار دارد؛ که بیش از
زوار بیت اللَّه الحرام است چون ما حساب کردیم زوار بیت اللَّه الحرام شاید در حدود هفت تا هشت میلیون در سال باشد ولی
مسجد جمکران پانزده میلیون که دو برابر این مقدار است و معادل زوار حضرت رضا، علیه السلام، که صدها سال است جریان دارد
تا به این جا رسیده، ولی مسجد جمکران در طی ده، بیست سال به این صورت دربیاید پیداست که عنایت خاصی به این حرکات
وجود دارد. امّا تعبیري که از این موضوع می توان کرد که این است که: همانطور که در غیبت دو مرحله وجود داشت؛ مرحله غیبت
صغري و غیبت کبري، در ظهور هم، به نظر می رسد دو مرحله وجود داشته باشد؛ ظهور صغري و ظهور کبري. اگر وجود ایشان را
به آفتاب تشبیه کنیم - که در احادیث زیادي تشبیه شده - در موقع غیبت یک بین الغروبین وجود داشت بعد یک شب تاریک، در
هنگام ظهور هم بین الطلوعین خواهد بود و یک طلوع آفتاب. در بین الطلوعین که ظهور صغري باشد نام و آوازه امام زمان، علیه
السلام، همه جا پخش می شود کوچک و بزرگ لااقل در محیطهاي متعلق به امام زمان، علیه السلام، یک اشتیاق و شوق و علاقه
اي و خلاصه ارتباط تازه اي پیدا می کنند، کتابها، مجالس، مساجد، برنامه هاي مرتبط با آن حضرت زیاد می شود. من کمتر یادم
می آید در سابق مسجد یا حسینیه اي به نام حضرت مهدي، علیه السلام، نامیده بشود حالا الی ماشاءاللَّه مؤسسات مختلف، خیابانها و
تشکیلات زیادي به نام حضرت وجود دارد که اینها همه اش نشان می دهد که بالاخره عنایت و ان شاءاللَّه اراده الهی تعلق گرفته
است که ظهور نزدیک باشد و ما در بین الطلوعین قرار داشته باشیم که ان شاءاللَّه توفیق خداوند عنایت کند در طلوع کامل هم ان
شاءاللَّه حیاتی داشته باشیم. به هرحال این واقعاً خیلی عادي نیست یعنی این موج یک موج خیلی قوي است نسبت به سابق و این را
براي این عرض می کنم که آقایان به این مسأله امیدوار باشند که عنایت خود حضرت پشتوانه این برنامه هاست و بنا است این برنامه
ها ان شاءاللَّه ادامه پیدا کند. وقتی انسان احساس می کند که عنایتی ازچنان مقامی شامل حال اوست دیگر با دلگرمی و اعتماد بیشتر
و گامهاي محکمتر پیش می رود، این یک نکته است که باید به آن توجه داشت. و امّا اینکه اسم کل مجموعه را به یک نام جامعی
تبدیل کرده اید که کارهاي مختلفی بشود در زیر آن انجام داد کار بسیار خوبی است و اینکه از کتاب هم شروع کردید باز هم کار
بسیار خوبی است، حالا برنامه هاي بعد را هم شاید بشود متنوع تر از اینها انجام داد؛ یعنی عناوین دیگر که تازه و کاملًا ابتکاري
صفحه 39 از 50
باشد، من هم به سهم خودم ان شاءاللَّه روي آن مطالعه می کنم و عناوین دیگري هم که تازگی و درنتیجه جاذبه داشته باشد فکر
می کنم و عرض می کنم. ولی می دانید هر موضوع مهمی آفاتی هم دارد. مسأله اعتقاد به ظهور حضرت مهدي، علیه السلام، و
برنامه هاي مربوط به آن آفاتی دارد که حالا من چند نمونه از آفات آن را ذکر می کنم که خوب است در فعالیت هایتان به آن
توجه داشته باشید. یکی از آفات همان است که اشاره کردید و آن ادعاي رؤیت در سطح گسترده است که هر کسی بلند بشود و
ادعاي رؤیتی بکند. من اخیراً کتابی را برایم فرستاده بودند - که حتماً دیده اید و نام نمی برم - مطالعه می کردم که بحثهاي بسیار
خوبی داشت و مجموعه اي از توجهات و ملاقاتهایی که حضرت ولی عصر، علیه السلام، با اشخاص داشتند، مخصوصاً علما و
روحانیون، در آن ذکر شده بود، امّا موارد خیلی ضعیفی هم در لابه لاي مطالبش بود. در این کتاب هر حادثه غیرعادي اي در جایی
واقع شده بود آن را به نحوي به عنوان حضور حضرت مهدي، علیه السلام، محسوب کرده بودند، مثلًا اگر بنده می خواستم به مشهد
سفر کنم و اسباب هیچ فراهم نبود و یک مرتبه اسباب فراهم می شد این را جزء یکی از ملاقاتها برشمرده بودند و یا هر شخص غیر
عادي در مجلسی حضور پیدا کرده بود آن شخص و چهره غیرعادي را به آن حضرت تطبیق کرده و آنرا یکی از موارد ملاقات
حضرت به حساب آورده بودند. وقتی از این طرف قضیه افراط بشود کل برنامه زیر سؤال می رود، همیشه این اتفاق افتاده است.
الآن مشکلاتی که در مسائل سیاسی پیدا کرده ایم یکی از عواملش افراط کاریهاي بعضی از خودمانیها بود که سر از مشکلات
سیاسی در مملکت درآورد که می دانید و می دانیم. هر کاري در آن افراط کاري بشود کل مطلب زیر سؤال می رود. من فراموش
نمی کنم کسروي شفگفردش براي مبارزه با علماي دین این بود که کتابهاي آنها را بررسی می کرد، اگر براي یک مطلبی ده تا
استدلال آورده بودند، دقت می کرد ببیند کدامیک از آنها آسیب پذیر است، اگر یکی از آن استدلالها آسیب پذیر بود، همان را
می چسبید و می گفت: آقا این نمونه است مشت نمونه خروار، نفه تاي دیگرش هم همینطور است. نه تا دلیل متقن خوب بخاطر
ضعف یک دلیل تمام زیر سؤال می رفت. من هم در دوران آموزش فن نویسندگی براي رفقا این برنامه را داشتم - که عده اي از
آنها بحمداللَّه پرورش پیدا کردند و صاحب کتابهایی هم شده اند - می گفتم آقا ده دلیل نیاورید، سه دلیل بیاورید محکم، ده تا
نیاورید، نفه تایش محکم یکی اش آسیب پذیر. ما هم وقتی این همه ملاقات درست کنیم و حضرت را دراختیار همه بگذاریم درهر
ساعت در هر زمینه هر قیافه و حادثه غیرعادي و... این سبب می شود اگر به دو مورد از این ملاقاتها اشکال وارد شد بگویند آقا این
امام زمان اینها همینه و بقیه هم مثل همین است. در این کار باید خیلی دقت بشود. باید این نکته را هم اضافه کنم، داوران شما که
این زحمتها را می کشند باید ضعفها و قوتهاي کتابها را بنویسند و به صاحبان آنها ارائه دهند که وقتی نویسندگان کتابشان را براي
آینده بخواهند چاپ کنند اصلاح شده باشد. چون بالاخره این کتابها قوت و ضعفی دارد و باید این زحمات داورها منتهی به
اصلاح کتابهاي موجود بشود و این خدمت بزرگی است که شما می توانید انجام دهید و یک جمع بندي هم بشود و در همان
نشریه و امثال آن منتشر بود که براي نویسندگان آینده هم یک الگو و یک برنامه باشد که خیلی مهم است. یکی دیگر از اشتباهاتی
که بعضیها مرتکب شده اند این است که می گویند: چرا این قدر این درسها را بخوانیم و این همه زحمت به خود بدهیم، مسجد
مقدس جمکران نزدیک ماست، چهل شب چهارشنبه و شب جمعه می رویم آنجا و صاحب علم لدّنی می شویم. به این صورت
دیگر فعالیت هاي علمی و تحصیلی کم کم به کنار می رود. این آفت در بین قشري از جوانان حوزه دارد پیدا می شود و اگر
ضمیمه بشود با یک افکار عرفانی و برخی کتابها که نوشته می شود و کراماتی که براي بعضی از بزرگان ذکر می کنند و در آن
افراط می کنند، اثرات بدي دارد، و بسی جاي تأسف است. طلبه اي به من تلفن کرد و گفت شما به من دستوري بدهید تا من در
ظرف یک سال قادر به طیّ الارض شوم. کسی که اینچنین فکري داشته باشد دیگر درس نمی خواند. درهر حال اندیشه مهدویت
این اثر منفی را هم گذاشته که باید مراقبت این آسیب هم باشیم. دیگر اینکه، الآن بعضی از دشمنان دارند روي مسائل مربوط به
امام زمان، علیه السلام، کار می کنند و سعی دارند به آن جنبه هاي منفی بدهند، لذا ما نباید بهانه به دست آنها بدهیم. اینها مسأله
صفحه 40 از 50
حضرت ولی عصر، علیه السلام، را زیر ذره بین برده اند چون اعتقاد به وجود حضرت ولی عصر چند اثر منفی براي آنها دارد. دین
خودش حرکت ایجاد می کند و عقیده به حضرت مهدي یک حرکت مضاعف؛ چنانکه می دیدید در جبهه هاي ما خیلی شعار یا
مهدي بود و عشق به مهدي مانند یک موتور قوي حرکت ایجاد می کرد. به همین دلیل دشمنان می خواهند اصل دین و این عقیده
را متزلزل کنند. بدانید که حرکت قوي حزب اللَّه لبنان یک مقدار به خاطر مسائل دینی و یک مقدار به خاطر اعتقاد به حضرت ولی
عصر و امام حسین، علیه السلام، بود. این اعتقاد را می خواهند بگیرند و این موتورها را می خواهند از کار بیندازند. اگر حزب اللَّه
لبنان منهاي این اعتقاد باشد برداشتن آنان از سر راه کار مهمی نیست. چون نه ازنظر تاکتیک هاي جنگی از پس اسرائیل برمی آیند
و نه از نظر اسلحه و نفرات. بخصوص وهابی ها هم از یک طرف مجبورند عقیده به حضرت مهدي داشته باشند چون می گویند:
ازطرفی دیگر عقیده خاص شیعه که روي حضرت مهدي تکیه می کند این را هم مایلند زیر .» تواترت الأخبار علی ظهور المهدي «
سؤال ببرند. ما باید مواظب باشیم بهانه به دست آنان ندهیم. امّا آخرین نکته اي که عرض کنم این است که حضرت مهدي، علیه
السلام، پناهگاه درماندگان است، شفیع درگاه خداست بدون شک، امّا این ذهنیت و فرهنگی که براي عده اي پیدا شده است که
حضرت مهدي فقط مشکل گشاي دنیا است درست نیست. من نمی دانم درحال حاضر چند نفر از کسانی که به مسجد جمکران می
خیلی ها خانه ندارند، ازدواج نکرده .» ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا « : آیند براي خود حضرت مهدي می آیند، کسانی که بگویند
اند، بیمار دارند، خوب است براي اینها بیایند، امّا منحصر شدن حضرت مهدي در این چیزها مشکل است. بهتر است ما کم کم این
رفتن به سوي حضرت مهدي براي مسائل معنوي خیلی خوب .» ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا « فرهنگ را رایج کنیم؛ فرهنگف
است. یک عده از جوانها هم براي این چیزها می آیند و می خواهند از حضرت مهدي که من آدم بشوم که این قیمت دارد باید
حرکت به این سو باشد. ما در عین این که به آنها معتقدیم و در مشکلات به آنان پناه می بریم و در درگاه خداوند شفیع ما هستند
ولی می خواهیم که اینها منحصر به این محدوده نشوند، نه اینکه به این اعتقاد نداریم باید روي این مسأله با ظرافت کار کرد.
دست دعا
اَللّهفمَّ نَوّر بفنفورفه کفلَّ ظفلمَ ۀف. بارالها، هر تاریکی و ظلمتی را به?نور آن حضرت، روشن فرما. وَ هفدَّ بفرفکنفهف کفلَّ
بفدعَۀف. و هر بدعتی را با قدرتش فرو ریز. وَ اهدفم بفعفزّهف کفلَّ ضَلالَۀف. و هر گمراهی و ضلالتی را با عزتش درهم کوب. وَ
اقصفم بفهف کفلَّ جَبّارف. و هر قدرتمند ستمگري را به?وسیله او درهم شکن. وَ اَحمفد بفسَیففهف کفلَّ نارف. و آتش هر ظلمی
را با تیغ انتقامتش خاموش ساز. وَ اهلفک بفعَدلفهف جَورَ کفلّف جائر. و با عدل او ستم هر ستمگري را نابود کن. وَ اَجرف
حفکمَهف علی کفلّف حفکمف. و حکم و فرمانش را بر هر حکم و فرمان دیگر جاري فرما. وَ اَذفلَّ بفسفلطانفهف کفلَّ سلطان. و
برگرفته از دعاي عصر روز جمعه، در مفاتیح?الجنان. × : با سلطه و قدرتش، هر حکومت و سلطنتی را ذلیل و نابود ساز. پی?نوشت
یادي از یاران ظهور
به?یاد گلگون کفنانی که با خون پاك خود، زمینه?ساز ظهور مولا شدند (این خاطره نقل قول است از زبان برادر شهید) یه روز تو
حاجی برات « : منطقه جلسه داشتیم، چند تا از فرماندهان رده بالا هم آمده بودند. بعد از مقدماتی، یکی?شان به عبدالحسین گفت
حکم « : یکی دیگرشان گفت » ان?شاءاللَّه « : گفت » خیره ان?شاءاللَّه « : عبدالحسین لبخندي زد و آرام گفت .» خوابهایی دیدیم
به عبدالحسین خیره شدم. برخلاف انتظارم، هیچ اثري از خوشحالی تو چهره?اش نبود. برگه حکم ». فرماندهی هم آماده است
این حرفها چیه « »! فرماندهی گروهانش از سر من زیاده، چه برسه به گردان « : فرماندهی را به?طرفش دراز کردند، نگرفت! گفت
همه ساکت بودند. انگار هیچ?کس منظورش را »؟ مگر امام نهم ما چقدر عمر کردند « : ناراحت و دمغ گفت »!؟ می?زنی حاجی
صفحه 41 از 50
»؟ حضرت تو سنّ جوانی شهید شدن، حالا من با این سنّ چهل و دو سال، تازه بیام فرمانده گردان بشم « : نگرفت. خودش گفت
نه « : از جاش بلند شد. با لحن گلایه?داري گفت ». به?هرحال، این حکم از طرف بالا ابلاغ شده و شما هم موظّفی به قبول کردن «
و از جلسه زد بیرون. آن روز، هرچه ». بابا جان! دور ما رو خط بکشین، این چیزها، هم ظرفیت می?خواد، هم لیاقت که من ندارم
بهش گفتیم و گفتند که مسؤولیت گردان عبداللَّه را قبول کند، فایده?اي نداشت که نداشت. ولی روز بعد، کاري کرد که همه
دیگر کسی ». چیزي رو که دیروز گفتین، قبول می?کنم « : مات و مبهوت شدیم. صبح زود رفته بود مقرّ تیپ و به فرمانده گفته بود
مسؤولیت گردان عبداللَّه « »؟ چی?رو « : حتّی فکر این را نمی?کرد که او این کار را قبول کند. شاید براي همین، فرمانده پرسیده بود
جلوي نگاههاي بزرگ شده دیگران، عبدالحسین به?عنوان فرمانده همان گردان معرّفی شد. حدس می?زدیم باید سرّي توي ...». رو
کار باشد، وگرنه او به?این سادگی زیر بار نمی?رفت. بالاخره هم یک?روز توي مسجد، بعد از اصرار زیاد ما، پرده از رازش
همون شب خواب دیدم که خدمت امام زمان، علیه?السلام، رسیدم. حضرت خیلی لطف کردند و فرمایشاتی « : برداشت. گفت
شما می?توانی « : داشتند؛ بعد دستی به سرم کشیدند و با آن جمال ملکوتی و با لحنی که هوش و دل آدم?رو می?برد، فرمودند
یادم هست که آخر وصیتنامه?اش نوشته بود: اگر مقامی هم قبول کردم، به?خاطر این بود که گفتند: ...‘ ...». فرمانده تیپ هم بشوي
- صص 142 ،» خاکهاي نرم کوشک « برگرفته از کتاب × : واجب شرعی است، وگرنه فرماندهی براي من لطفی نداشت. پی?نوشت
.144
وظایف کلی شیعیان در دوره غیبت امام معصوم،علیه السلام
محمد صادق امّۀطلب مقدمه شیعیان تا سال 260 ق، که حضرت امام حسن عسکري، علیهالسلام، به شهادت رسیدند، مستقیماً و یا
ازطریق نمایندگان و افراد مورداطمینانشان به امامان معصوم، علیهمالسلام، دسترسی داشتند، امّا در دوره غیبت، لزوماً با این سؤال
مواجه میشوند که آیا غیبت امام معصوم (حجّت خدا) بمثابه رفع تکالیف از مسلمان و بخصوص شیعیان است؟ اگر جواب منفی
باشد، آیا تکالیف آنها را عقل افراد تعیین میکند و یا منابعی ویژه براي تعیین تکالیف، و افراد خاصّ ی براي تشخیص آن وجود
دارند؟ و اگر منابع و افراد خاصّ ی باید تکالیف مردم را معلوم کنند، آیا گستره و حجم و وسعت تکالیف عصر غیبت امام،
علیهالسلام، عیناً مانند دوره حضور است؟ در پاسخ به این پرسشها، برخی از علماي شیعه کتابهایی تألیف کردهاند. از جمله مرحوم
دبیرالدین میرزا علیاکبر صدرالاسلام همدانی در کتاب خویش 31 تکالیف مردم در عصر غیبت را تشریح کرده است. همچنین
مرحوم آیۀاللَّه سیدمحمد تقی موسوي اصفهانی، قدّس سرّه، در کتاب مهم خود وظایف بسیاري را 2براي منتظران برشمرده است. در
مقاله حاضر کوشیدهایم تا وظایف کلی و راهبردي شیعیان درعصر غیبت را مطالعه کنیم. با مطالعه این وظایف، میتوانیم پاسخ
پرسشهاي آغاز مقاله را بدهیم. براساس این مقاله، میتوانیم بگوییم که تکلیف در عصر غیبت رفع نمیشود، بلکه براساس مقتضیات
زمان و با تکیه بر قرآن و سنت نبوي، صلّیاللَّهعلیهوآله، و سیره اهلبیت، علیهمالسلام، توسط فقهاي جامعالشرایط تعیین و مشخص
میگردد. همچنین بخوبی میتوان دریافت که همانطور که حیرت و ابهام و فتنه زیاد است و طبعاً زیرکی فراوانتري لازم دارد؛
بهدلیل وقوع شبهات فراوانی که ازطرف پیامبر اسلام، صلّیاللَّهعلیهوآله، دستور به توقف در آنها داریم و نیز بهخاطر حضور علنی
نداشتن و دردسترس نبودن امام معصوم، علیهالسلام، در جامعه و سیطره کفّار و ستمگران بر مقدّرات بشر و لزوم تحفّظ و احتیاط
بیشتر شیعیان، گستره تکالیف محدودتر است تا با شرایط تقیّه تطبیق کرده و موجودیّت شیعه حفظ شود. نکته مهم این است که شیعه
عصر غیبت، از نظر هویّت تاریخی و عقائد و احکام فرعی و وحدت کلمه و محاسن اخلاقی و امثال آن، نباید فرقی با شیعه عصر
ظهور داشته باشد. باید چنان باشد که اگر از قرن پانزدهم هجري به قرن اول هجري منتقل شد، بتواند همانطور موضعگیري و عمل
کند که برادرانش در کنار امام علی، علیهالسلام، و سایر ائمه هدایت، علیهمالسلام، و یا در عصر پیامبر، صلّیاللَّهعلیهوآله، میکردند
صفحه 42 از 50
و خصوصاً از جهت عقاید و نیز رضا (خشنودي) و سخط (ناخشنودي) همانند آنها باشد. البته این دیدگاه با سکولاریسم و پلورالیسم
دینی و دموکراسی و عصري شدن دین و امثال آن تقابل و برخورد پیدا میکند که در موضوع این مقاله اهمیتی ندارند. وظایف
کلی شیعیان در عصر غیبت کبراي حضرت امام حجۀ بن الحسن العسکري، سلاماللَّهعلیهما وظیفه شیعه درعصر غیبت این است که
برآنچه از حق و هدایت که به او رسیده، ثبات قدم داشته و چنگ بزند تا محفوظ بماند و پیداست که منبع شناخت این مطالب حقّه
و هدایت یافتن به آن، مطابق حدیث متواتر ثقلین، قرآن مجید و سنت نبوي و عترت طاهره است، که در عصر غیبت روایات و سنت
ایشان در کتب موجود است. روایات متعددي با الفاظ مختلف براین مطلب دلالت میکنند، ازجمله: 1 - پرهیز از شک از امام
صادق، علیهالسلام، نقل شده که ضمن حدیثی درباره عصر غیبت فرمودند: ‘... فإیّاکم والشّک والإرتیاب أنفو عن أنفسکم
الشکوك و قد حذّرتم فاحذروا من اللَّه... 3پس بپرهیزید از شک و دودلی و تردید، شکها را از خودتان برانید و به تحقیق که شما
برحذر داشته شدید، پس از خدا پرهیز کنید [که درعصرغیبت تردید بهخود راهدهید] ... این حدیث نشان میدهد که یکی از
وظایف شیعه در عصر غیبت، احراز درجه رفیع یقین و تلاش براي حفظ عقاید حقّه است. زیرا طولانی شدن دوره غیبتف حجّتف
خدا، باعث تردید و بیاعتقادي بسیاري میشود و سیطره 4مادّیت (مادي گرایی) و فضلفروشی عالم نمایانی که علم و تخصص آنها
ربطی به عقاید ندارد و درعین حال در آن دخالت و تخریب میکنند، مزید بر علت است. 2 - چنگ زدن به امرف اول تا وصول به
امرف آخر ما مجموعه بزرگ و والایی از احادیث عقیدتی و اخلاقی و فقهی و غیر آن داریم که از جهتی مایه فخر و مباهات ما بر
همین دوره دویست و ،» امر اول « سایر مذاهب و ملل است و از جهت دیگر باعث هدایت و ثبات قدم ماست. میتوان گفت مراد از
هفتاد و سهساله از آغاز بعثت تا آغاز غیبت و یا دوره امامان یازدهگانه شیعه باشد که آن میراث را بهیادگار گذاشتهاند و حاملان و
مبلّغان و مجریان آن، فقها و علماي صالح شیعهاند. البته توقیعات شریفه ناحیه مقدسه را نیز میتوان جزءف امرف اول دانست. امّا
ظاهراً مربوط به عصر ظهور است که تکالیف همه توسط شخص امام مهدي، علیهالسلام، روشن میشود و هیچ »( امرف آخر (دیگر «
بلاتکلیفی باقی نمیماند. شیعه موظّف است که در عصر غیبت، کمال تحفّظ را نسبت به آن میراث گرانبها داشته و به ثقلین چنگ
بزند و اگر چیزي را نفهمید، آن را انکار و رد نکند که ممکن است گرفتار کفر بشود. در روایتی از امام صادق، علیهالسلام، نقل
شده که درباره وظیفه شیعه دراین عصر فترت، فرمودند: فتمسّ کوا بالأمر الأوّل حتّی یبّین لکم الآخَر 5و بنا به نقل دیگري: تمسّ کوا
بالأمر الأوّل الّذي أنتم علیه حتی یبّین لکم 6به امر نخستینی که برآنید، چنگ بزنید تا براي شما آشکار شود. همچنین از آن حضرت
دراین باره نقل شده که فرمودند: کونوا علی ما أنتم علیه حتّی یفطلع اللَّه لکم نجمکم 7بر آنچه که برآنید، باشید تا خداوند ستاره
شما را برایتان طالع گرداند. و نیز نقل شده که فرمودند: فتمسّ کوا بما فی أیدیکم حتی یصحّ لکم الأمر. 8پس چنگ زنید به آنچه
که در دستهایتان است تا امر براي شما راست واستوار آید [یعنی ظهور واقع شود]. یکی از وظایف شیعه در عصر غیبت، احراز درجه
رفیع یقین و تلاش براي حفظ عقاید حقّه است. زیرا طولانی شدن دوره غیبتف حجّتف خدا، باعث تردید و بیاعتقادي بسیاري
میشود و سیطره مادّیت (مادي گرایی) و فضلفروشی عالم نمایانی که علم و تخصص آنها ربطی به عقاید ندارد و درعین حال در
پایینتر از ) » سَبطَۀ « آن دخالت و تخریب میکنند، مزید بر علت است. و در روایت دیگري هم به این شکل تکلیف شیعه را در
مشخص فرمودند که: إلی ما أنتم علیه حتّی یأتیکم اللَّه بصاحبها. 9به آنچه که شما برآنید عمل کنید تا خداوند صاحبش را (» فَترَت «
براي شما بیاورد. مفهوم همه این روایات یکی است و آن محافظت و عمل کردن به قرآن و میراث موجود اهل بیت در عصر غیبت
است تا ظهور فرا رسد و هیچ ابهامی نماند. 3 - رعایت معیارهاي عصر ائمه، علیهمالسلام، در دوستی و دشمنی و پیروي کردن و
سرپرست گزیدن این مفهومی بسیار دقیق و مهم است؛ زیرا آنچه که ما را با پیشینیان شیعه ما که اصحاب ائمه هفدي، علیهمالسلام،
بودند و در راه ولایت آنها کوشیدند و سختیها و رنجها کشیدند و قربانیها دادند، پیوند میدهد، همین مطلب است. چنانکه حالات
روحی ما میتواند (بنابر بعضی از روایات)، ما را در عمل یاران پیامبر، صلّیاللَّهعلیهوآله، در جنگهاي ایشان و امام علی، علیهالسلام،
صفحه 43 از 50
و سایر امامانف گذشته شریک کند و همچنین آرزوهاي ما درباره یاري امام زمان، عجّلاللَّهتعالیفرجه، میتواند باعث پاداش یاري
آن حضرت و جنگ و شهادت در رکاب ایشان شود، هرچند آن دوره را درك نکنیم. درواقع همین حبّ و بفغض و ولایت
مشترك است که افراد یک زمان و یا زمانهاي مختلف را بههم متصّل میکند؛ زیرا این همدلی و همرأیی باعث حفظف میراثف
گذشتگان و تحقّق امیدف آینده میشود. اینک با مقدمه مذکور، حدیث منصور صیقل را بخوانیم: إذا أمسیت یوماً لاتري فیه اماماً
من آل محمد، فأحبّ من کنت تحبّ و أبغض من کنت تفبغض و وال من کنت تفوالی و انتظرالفرج صباحاً و مساءً. 10 چون بهروزي
گرفتار شدي که در آن امامی از آل محمد [صلّیاللَّهعلیهوآله] را ندیدید، پس دوست بدار هر که را دوست میداشتی و دشمنبدار
هر که را دشمن میداشتی و به ولایت هر که سر میسپردي، گردن گذار و امر فرج را صبح و عصر منتظر باش. بخش بزرگی از
شرایط ظهور مربوط به آمادگی انسانها براي پذیرش تعالیم و حکومت و دولت کریمه امام زمان، عجّلاللَّهتعالیفرجه، است. از امام
صادق، علیهالسلام، نقل شده که: زبانهایتان را نگهدارید و ملازم خانههایتان باشید. پیداست که تولّی و تبرّي، مقدمه و شرط لازم
این انتظار صحیح است و کسی که آن را نداشته باشد، نمیتواند منتظرف راستین باشد. با توجه به این مطلب میفهمیم که
منتظرانف واقعی اندکند. چنانکه احادیثی هم مفشعفر بهاین واقعیتند. 4 - تقواي الهی و عمل به دین اسلام بسیاري از خوبیها و بدیها
و واجبات و محرّمات در قرآن کریم آمده است و اصول و فروع دین مبین اسلام در آن پیداست. از وظایف شیعیان، بلکه مهمترین
وظیفه آنها، رعایت تقوا و کسب درجه متقیّن و عمل به دین اسلام است. چنانکه از امام صادق، علیهالسلام، نقل شده که فرمودند:
إنّ لصاحب هذا الأمر غیبۀ فلیتّق اللَّه عند غیبتۀ و لیتمسّک بدینه. 11 براي صاحبف این امر غیبتی است، پس [شیعه] باید هنگام غیبتش
دین خدا) در قرآن تعریف و ) » دین اسلام « پرهیزکاري پیشه کند و بهدین او چنگ زند. مطالعه قرآن بخوبی معلوم میکند که
مشخص شده است. باید به آن چنگ زد و جدا نشد. 5 - رجوع به سنّت نبوي و سیره اهلالبیت، علیهمالسلام همانطور که دو حرم
مقدّس وجود دارد که یکی را خدا قرار داده و دیگري را رسول بزرگوارش؛ دو مرجع بزرگ هم وجود دارد که یکی قرآن است
که خداوند نازل فرموده و بزرگتر است و دیگري سیره (اعمّ از فعل و قول و تقریر) که حاصل زندگی پیامبر اکرم،
صلّیاللَّهعلیهوآله، و اهلبیت، علیهمالسلام، در طی چند قرن است و پیداست که سیره، بهدلیل برخورد با مقتضیات زمانها و
رویارویی با حوادث واقعه و پاسخ به آنها، بمثابه مفسّر و مؤوّل و شارح قرآن است. همانطور که در حدیث مشهور نبوي به
مسلمانان، سفارش شده که به هنگام هجوم فتنهها چون پارههاي شب تیره، به قرآن پناه ببرند و ضمناً در حدیث مشهور دیگري، از
جداییناپذیري ثقلین تا قیامت و لزوم رجوع و تمسّک به آن دو جهت مصون ماندن از گمراهی سخن رفته است. و از همینروست
که میبینیم اساسیترین وظیفه شیعه به هنگام عصر حیرت (غیبت) براي رهایی از سرگردانی، رجوع به مدینه (یعنی متن و بستر
مکانیف پیدایش سیره مذکور) ذکر میشود. چنانکه امیّه بن علی القیسی میگوید: قلت لأبی جعفر محمد بن علی الرضا،
علیهماالسلام، من الخلف بعدك؟ فقال: إبنی علیّ و ابنا علیّ، ثم اطرق ملیّا، ثّم رفع رأسه ثمّ قال: إنّها ستکون حیرة. قلت: فإذا کان
ذلک فإلی این؟ فسکت ثفم قال: لا أین، حتی قالها ثلاثا... فقال إلی المدینۀ. فقلت: أيّ المفدن؟ فقال: مدینتنا هذه، و هل مدینۀ
غیرها؟ 12 به ابی جعفر محمد بن علی، علیهماالسلام، [امام جواد، علیهالسلام] گفتم: امام جانشین شما کیست؟ فرمود: پسرم علی و
دو پسر علی [یعنی پسرش امام حسن و نوهاش امام زمان، علیهالسلام] آنگاه مدتی سرش را پایین انداخت و بعد از آن سرش را بلند
کرد و فرمود: همانا بهزودي حیرتی خواهد بود. عرض کردم: وقتی که چنین شد به کجا باید روي آورد؟ حضرت سکوت کردند،
سپس فرمودند: بههیچ جا، و این عبارت را سهبار تکرار کردند. سؤالم را تکرار کردم، فرمودند: به مدینه. عرض کردم: کدام یکی
از شهرها؟ فرمودند: به همین مدینه خودمان، و آیا مدینهاي جز آن هست؟ از سکوت حضرت میتوان استنباط کرد که هیچ راه
حلّی جاي خالی امام غایب را پر نمیکند (چون هیچکس در عصر غیبت کبري نخواهد توانست مستقیماً مستند به آن حضرت
باشد) و بطور قطعی مردم را از حیرت نجات نمیدهد، امّا براي آنکه گمراه نشوند و ثابتقدم بمانند، ایشان مردم را به مدینه ارجاع
صفحه 44 از 50
میدهند و میدانیم که مدینه محل نزول وحی و ایجاد سیره (اعم از سنت نبوي و سیره اهل البیت، علیهمالسلام) بوده است و مقصود
ایشان از مدینه، در و دیوار آن نیست و مردم آن نیز نیستند؛ زیراکه در بسیاري از زمانها منافقان فراوانی هم در آن میزیستند و
اینک نیز تحت سیطره شرایط بسیار دشوار عصر غیبت، مستلزم آن است که ازطرفی هر شیعه منتظري، در زندگیاش با اندوه و
امیدواري فراوان، به تکالیف و مسؤولیتهاي دینی خود عمل کرده و از طرف دیگر با استقامت و اتحاد با همکیشان، مانند هر اقلیت
مقاومی، در برابر دشمن خود ایستاده و از موجودیت و هویت خویش دفاع کند گمراهان وهّابی است. بلکه شاید مقصود رهایی
نظري از هر زمان و مکانی و رجوع به ثقلین است که چون خورشیدي تابان، مدینه را از دیگر شهرها، و سه قرن نخستین هجري را
از بقیه قرون متمایز کردهاند. یعنی وقتی یک اندیشمندف مفصلحف مسلمان به دنبال راه حلّی براي هدایت در شرایط حیرت است،
باید خود را از قیود شرایط زمانی و مکانی پیرامونش رها کرده و از آن بیرون برود و به آن سه قرن در مدینه بنگرد و دنبال راه حل
و سایر کتب مرحوم امام خمینی، قدّس سرّه، نشان میدهد که ایشان با همین » ولایت فقیه « بگردد. بهعنوان نمونه، مطالعه کتاب
روش، لزوم ولایت فقیه را اثبات کرده و براي تحقّق آن کوشیدهاند که منجر به انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوري اسلامی ایران
6 - انکار نکردن غیبت از امام صادق، علیهالسلام، نقل شده که فرمودند: إن بلغکم عن صاحبکم غیبۀ فلا تنکروها. شده است. 13
14 اگر از صاحبتان به شما غیبتی رسید، آن را انکار نکنید. میدانیم که مرحله اول پذیرش هر چیزي آن است که آن را انکار نکرده
و ممکن بدانیم و پس از تحقیق و بررسی، در بود و نبود آن به یقین برسیم. درحالی که کسیکه بدون مطالعه انکار کند هرگز وارد
مرحله بررسی نمیشود تا از حالت دودلی و تردید خارج گردد و اگر مطالعه کرده باشد، هرگز قادر بر ردّ آن نخواهد بود و بیقین
(هرچند فقط نظري) خواهد رسید. البته بنابر حدیث دیگري از امام صادق، علیهالسلام، هیچکس بر عقیده به وجود و غیبت (یا
7 - نگهداشتن امامت) امام مهدي، علیهالسلام، ثابتقدم نمیماند مگر آن که خداوند از او در عالم ذرّ میثاقش را گرفته باشد. 15
زبانها (تقیه و کتمان سر) و کمتر آمیختن با مردم و عجله نکردن و تسلیم بودن لازمه حفظ موجودیت شیعه و حفظ دینف شیعیان
خالص و منتظر، این است که اولًا اصلف تقیّه را رعایت کرده و زبانشان را از آنچه که سودي ندارد، نگهدارند (تا چه رسد به آنچه
که زیانبار باشد)؛ ثانیاً در شرایطی که قدم به قدم انباشته از شبههها و گناهان و فسادهاست، شیعیانف منتظر باید به همان اندازه که
رفعف نیاز میکند، حضور اجتماعی داشته و بقیه اوقات را صرف حضور در خانه یا خانواده کنند و بدانند که خداوند به آنها
دستور داده که خودشان و اهلشان را از آتش حفظ کنند و در این ساعات میتوانند به مطالعه و تدبّر و مذاکره و عبادت و تهجّد و
یا لذّات مباح بپردازند و از تربیت و محافظت زنان و فرزندانشان غافل نشوند و آنها را به امواج سهمناك جامعه حیرتزده و
سرگردان و گنهکار نسپارند و گمان نکنند که ملاك خداوند براي شتاب در امر ظهور، عجله آنهاست. بلکه بخش بزرگی از
شرایط ظهور مربوط به آمادگی انسانها براي پذیرش تعالیم و حکومت و دولت کریمه امام زمان، عجّلاللَّهتعالیفرجه، است. از امام
کفوا السنتکم و الزموا بیوتکم... 16 زبانهایتان را نگهدارید و ملازم خانههایتان باشید. و از همان « : صادق، علیهالسلام، نقل شده که
فرمود: المستعجلون و نجا المقرّبون... کونوا »؟ محاضیر کدامند « : حضرت نقل شده که فرمودند: محاضیر هلاك شدند! پرسیدند
أحلاس بیوتکم فإنّ الفتنۀ علی من أثارها... 17 شتاب خواهان هلاك شدند و نزدیکی خواهان [به خدا و رسولش و اهلبیت،
علیهمالسلام] نجات یافتند... فرشهاي خانههایتان [یعنی خانگی و بیتحرك] باشید. پس بدرستی که فتنه علیه کسی که آن را
برانگیخته، میگردد... و نیز از همان امام معصوم، علیهالسلام، نقل شده که در جواب کسی که از وقتف این امر پرسید و از طولانی
کذب المتمنّون و هلک المستعجلون و نجا المسلمون و الینا تصیرون. 18 آرزو کنندگان دروغ « : شدن انتظارش شکوه داشت، فرمود
گفتند و شتاب خواهان هلاك شدند و تسلیم شوندگان رهایی یافتند و شما بهسوي ما میگردید. پیداست که علّتف ادّعایف باطلف
بسیاري از مدعیان مهدویت، آرزوي مقام آن امام همام، علیهالسلام، و اقدامات ایشان و یا آرزوي اصلاح امور در غیاب ایشان و
آرزوهاي مشابه است و بسیاري از پیروان مرامهاي باطل ایشان نیز بواسطه همین آرزوها و عجله وشتاب درباره اصلاح امور به ورطه
صفحه 45 از 50
هلاکت وگمراهی افتادهاند. چون امروزه بهخلاف گذشته که در فردگرایی افراط میشد، در جمعگرایی زیادهروي میشود، ممکن
است به ما نسبت تحجّر داده و خفردهگیري کنند که چرا سخن از لزوم دوري از مردم و ملازمتف بیوت در عصرف غیبت
میگوییم؟ در پاسخ به این شبهه، بهتر است با رجوع به روایات مربوطه، مفهوم و فایده این اعتزال و کنارهگیري از مردم را بیشتر
را چنین » عزلت « (. درك کنیم: مرحوم شیخ جمالالدین ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد حلی (مشهور به ابن فهد الحلی (م 841 ق
تعریف میکند: عزلت عبارت است از رویگردان شدن از همه و روي نهادن به خداي تعالی در غار کوهی، یا شبستان مسجدي و یا
گوشه خانه... عزلت دوري گزیدن از مردم و بریدن از آفریدگان و افنس گرفتن با حضرت حقّ است و این تعریف دایره شمولش
بیشتر از تعریف نخست است. گوشهنشینی، تنها براي کسی امکانپذیر است که نفس خویش را به ترك فزونخواهیها و
خواستههاي دنیا توانمند ساخته و نفس و خواهشهاي نفسانی او پیرو خفرَدَش باشد... 19 از امام صادق، علیهالسلام، نقل شده که
فرمودند: لولا الموضع الّذي وضعنی اللَّه فیه، لسرّنی أن أکون علی رأس جبل لا أعرف النّاس و لا یعرفونی، حتی یأتینی الموت.
20 اگر نبود جایگاهی که خداوند مرا در آن قرار داده است [امامت]، دوست میداشتم بر فراز کوهی میبودم؛ نه کسی را
میشناختم و نه کسی مرا میشناخت تا این که مرگ مرا دریابد. 21 و از همان حضرت، علیهالسلام، نقل شده که سهبار فرمودند: ما
یضرّ الموفمن أن یکون منفرداً عن الناس و لو علی قلّۀ جبل. 22 این به مؤمن زیان نمیرساند که تنها وجدا از مردم باشد، هرچند بر
فراز قلّه کوهی باشد. همچنین از رسول اکرم، صلّیاللَّهعلیهوآله، نقل شده که وقتی نزد ایشان از فتنه یاد شد، فرمودند: إذا رأیت
النّاس مَرَجت عهودهم و خَفرت أماناتهم و کانوا هکذا - و شبّک بین أصابعه. [فتنه روي خواهد داد] وقتی که مردم به پیمانهایشان
وفا نکنند و در امانتهایشان خیانت کنند و همانند این باشند - و بین انگشتانش شبکه ساخت، [یعنی در هم فرو برد کنایه از این که
مردم به جان هم میافتند]. راوي میگوید: گفتم فدایت گردم، آن موقع چه کنم؟ فرمودند: ألزم بیتک و أمسک علیک لسانک و
خذ ما تعرف و ذر ما تنکر و علیک بأمر خاصّ ۀ نفسک و ذر عنک أمر العامّۀ. 23 در خانهات بنشین و زبانت را از سخن بازدار و
آنچه میشناسی [معروف را] بگیر و آنچه نمیشناسی [منکر را] واگذار و بهکار مربوط به خودت مشغول شو و خود را از پرداختن
بهکار عمومی دور ساز. مرحوم ابن فهد فواید متعددي هم براي کنارهگیري از مردم براساس روایات ذکر کرده که خواننده را به آن
کتاب ارجاع میدهیم - صبر و پایداري و دعوت همدیگر به صبر و مقابله با دشمن و ایجاد حفظ یا گسترش ارتباط با امام معصوم،
علیهالسلام شرایط بسیار دشوار عصر غیبت، مستلزم آن است که ازطرفی هر شیعه منتظري، در زندگیاش با اندوه و امیدواري
فراوان، به تکالیف و مسؤولیتهاي دینی خود عمل کرده و از طرف دیگر با استقامت و اتحاد با همکیشان، مانند هر اقلیت مقاومی،
در برابر دشمن خود ایستاده و از موجودیت و هویت خویش دفاع کند و بالاخره از طفرفق مختلف (مانند عبادات نیابتی از طرف
امام خود، پرداخت صدقه و دعا براي سلامتی آن حضرت، دعا براي تعجیل در فَرَج آن حضرت، زیارت و سخن گفتن صمیمانه با
آن حضرت و کمک خواستن از ایشان و غیره) با امام خود رابطه داشته و آن را عمیقتر و گستردهتر کند. چنان که در تفسیر آیه
شریفه: یا ایّها الّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتّقوا اللَّه لعلّکم تتقون. 25 از حضرت امام محمد بن علی الباقر، علیهالسلام،
نقل شده که فرمودند: إصبروا علی أداء الفرائض و صابروا عدوّکم و رابطوا إمامکم. 26 پایداري کنید بر اداي واجبات و در برابر
دشمنتان استقامت بورزید و با امامتان پیوند برقرار کنید [رابطه داشته باشید]. 9 - رضایت کامل و تسلیم بیچون و چرا در برابر اراده
و خواست حضرت حق جلّ و عَلا این البته مکمّل مطلب هفتم، بلکه علت آن است و براي آنکه بدانیم چقدر مهم است، کافی است
شروع میشود، مراجعه و » اللهم عرفنی نفسک « بوده و با جمله » دعا در زمان غیبت « به یکی از دعاهاي عصر جمعهها که معروف به
آن را مطالعه کنیم. در این دعا با خداوند متعال چنین مناجات میکنیم: ‘... أللّهم فثّبتنی علی دینک و استعملنی بطاعتک و لیّن قلبی
لولیّ أمرك و عافنی ممّا امتحنت به خلقک و ثبّتنی علی طاعۀ ولی أمرك الّذي سترته عن خلقک و باذنک غاب عن بریتک و
أمرك ینتظر و أنت العالم غیر المعلّم بالوقت الّذي فیه صلاح أمر ولیّک فی الإذن له بإظهار أمره و کشف ستره فصبّرنی علی ذلک
صفحه 46 از 50
حتّی لا أحبّ تعجیل ما أخّرت و لا تأخیر ما عجّلت و لا کشف ما سترت و لا البحث عما کتمت و لا أنازعک فی تدبیرك و لا أقول
لم و کیف و ما بال ولی الأمر لا یظهر و قد امتلات الأرض من الجور و افوضّ أموري کلّها الیک... 27 پس اي خدا! مرا بر این دینت
ثابت قدم گردان و بهکار طاعتت مشغولدار و قلبم را براي ولّی امرت نرم و مطیع ساز و عافیت و حفسن عاقبت در آنچه خلقت را به
امتحان آن آزمودي پینوشتها 1. ر.ك: صدرالاسلام همدانی، پیوند معنوي با ساحت قدس مهدوي (تکالیف الانام فی غیبۀ
2. ر.ك: عالم فقیه سید محمد تقی موسوي . 279- الامام)، تهران، انتشارات بدر، بهار 1361 (نیمه شعبان 1402 )، صص 28
اصفهانی، مکیال المکارم فی فوائدفالدعاء للقائم، علیهالسلام (در معرفت و ولایت امام زمان، علیهالسلام) ج 2، ترجمه سید مهدي
3. محمد بن ابراهیم بن جعفر النعمانی .589- حائري قزوینی، تهران، انتشارات بدر، زمستان 1372 (نیمه شعبان 1414 )، صص 165
(معروف به ابن ابی زینب، از علماي قرن سوم هجري)، کتاب الغیبۀ، بیروت، مؤسسۀ الاعلمی للمطبوعات، 1403 ه‘ ( 1983 م)، ص
104 و - 4. چنانکه از دو حدیث از امام صادق، علیهالسلام، و سایر احادیث مربوطه استفاده میشود (ر.ك: همان، صص 99 .98
110 )، عصر غیبت باعث امتحان عمومی مسلمانان و تصفیه و جداسازي شیعیان متدیّن و اهل یقین است؛ زیرا شیعیان زیرك و با تقوا
باطل نمیشود و سنّتف او تعطیل نمیگردد و او مردم را بدون حجّت و هادي » میثاق خدا « و » حجّت خدا « میدانند و یقین دارند که
رها نمیکند، هرچند آنها به دلیل مصالحی او را نبینند وجایش را ندانند و با این حال آنها علیرغم رنج بردن و گریستن از دوري،
شکّ نمیکنند و به چیزي که خداوند مقدّر فرموده خشنودند و اگر خداوند میدانست که دوستانش هم شک خواهند کرد و
هیچکس ثابتقدم نمیماند، لحظهاي هم حجّتش را از آنها نمیپوشاند (ر.ك: همان، ص 107 ، مضمون حدیثی از امام صادق،
11 . همان، ص . 10 . همان، ص 104 . 7. همان. 8. همان. 9. همان، ص 106 . 6. همان، ص 105 . علیهالسلام). 5. همان، ص 104
14 . امام خمینی، . 13 . کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علیاکبر مهديپور، ج 1، تهران، آفاق، 1405 ‘. ق، ص 344 . 112
بنابر مذهب شیعه، امامان و زمامدار امت اسلامی پس از پیامبر اکرم، ..« : قدّس سرّه، در مورد ولایت فقیه مینویسد
صلّیاللَّهعلیهوآله، بزرگف اوصیاي الهی حضرت علی و فرزندان معصوم او، سلاماللَّهعلیها، بودهاند. که یکی پس از دیگري رهبري
و ولایت امر مسلمین را تا زمان غیبت برعهده داشتهاند. اینان، همان اختیارات پیامبر مکرّم و ولایت عامّ و خلافت کلّی الهی او را
دارا بودهاند. در زمان غیبت، اگرچه شخص معینّی براي تصدّي امر حکومت قرار داده نشده است، ولی... کلیه امور مربوط به
حکومت و سیاست که براي پیامبر و ائمه، علیهمالسلام، مقرر شده، در مورد فقیه عادل نیز مقرّر است و عقلًا نیز نمیتوان فرقی میان
ایندو قائل شد. زیرا حاکم اسلامی - هرکس که باشد - اجراءکننده احکام شریعت و برپا دارنده حدود و قوانین الهی وگیرنده
مالیاتهاي اسلامی و مصرفکننده آن در راه مصالح مسلمانان است. پس اگر پیامبر، صلّیاللَّهعلیهوآله، و امام، علیهالسلام، شخص
زانی را صد تازیانه میزدهاند، فقیه نیز، در مقام حکومت، همین را اجرا میکند، و همانگونه که پیامبر و ائمه، علیهمالسلام، وجوه
شرعی را، بر طبق مقرّرات خاصی از مردم میگرفتهاند؛ فقها نیز بههمان ترتیب عمل میکنند؛ و بالاخره، اینان هرجا و هر زمان که
امام خمینی، ) .» مصالح مسلمانان اقتضا کند، در حدود اختیارات خود، احکامی صادر میکنند که همگان باید ازایشان پیروي کنند
ایشان) تهران، وزارت ارشاد اسلامی، بهمن » کتاب البیع « قدّس سرّه، شؤون و اختیارات ولی فقیه (ترجمه مبحث ولایت فقیه از
1365 ، صص 29 و 35 ) چنانکه از این سطور و تمام کتاب برمیآید، ایشان شدیداً تحت تأثیر تاریخ اسلام و سیره قرار دارند و آنرا
18 . ر.ك: . 17 . همان، ص 125 . 16 . ر.ك: همان، ص 129 . اساس نظریه ولایت فقیه قرار دادهاند. 15 . غیبت نعمانی، ص 124
20 . همان، و شبیه این حدیث ازا مام باقر، علیهالسلام، در صفحه 132 نقل شده است. 21 . همان، صص . همان. 19 . همان، ص 131
22 . احمدبن محمد بن فهد الحلّی الاسدي، التحصین و صفات العارفین، ترجمه سید علی جبار گلباغی ماسوله، قم، . 132.131
انتشارات لاهیجی، 1377 ، ص 9 ترجمه. 23 . همان، ص 25 اصل و 15 ترجمه. 24 . همان. 25 . همان، ص 28 اصل و 19 ترجمه
44 ترجمه. 27 . آیه 200 از سوره - 52 اصل و 21 - بهنقل از منابع اهل سنّت و شرح نهجالبلاغه ابن میثم. 26 . ر.ك: همان، صص 33
صفحه 47 از 50
29 و 30 . ثقۀالمحدثین حاج شیخ عباس قمی (ره)، کلیات مفاتیح الجنان، ترجمه استاد الهی . مبارکه آل عمران. 28 . همان، ص 133
.31 . قمشهاي، تهران، انتشارات افسوه، بیتا، قسمت ملحقّات مفاتیحالجنان، دعا در غیبت امام زمان، علیهالسلام، صص 969 و 971
.134- 32 . همان، صص 133 . غیبت نعمانی، ص 133
درباره